روحالله خالقی (۱۲۸۵ - ۲۱ آبان۱۳۴۴) از استادان موسیقی ایرانی، آهنگساز سرود «ای ایران»، و نوازندهٔ ویولن بود. خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده میشود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران دربارهٔ سرگذشت موسیقی، موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی همعصر خود و کتابی به نامنظری به موسیقی شامل نظریهای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشتهاست.
وی در سال ۱۲۹۰ شمسی در تهران، خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر اتابک به پایان رساند. تهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دوران طفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود. وی در جوانی با آنکه از حیث مادی در مضیقه بود ولی هیچگاه از عشق خود که همین یک مشت پوست چوب باشد مأیوس نشد و ضرب را به زیر عبا میگرفت و با پشتکار وجدیت به نزد استاد خود حسینخان اسماعیلزاده میرفت. تهرانی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیلزاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل: بله و بله و بله دیگه و یکصدو بیست و چهار و غیره به حافظه میسپرد.
خواهران، پنج شنبهها ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح و برادران، پنجشنبهها ساعت ۱۳ تا ۱۶
وبگاه
zahirdowleh.com
گورستان ظهیرالدوله گورستان کوچکی است بین امامزاده قاسم و تجریش در شمال تهران که علاوه بر علیخان ظهیرالدوله چندتن از هنرمندان، شاعران و چهرههای سرشناس ایران در آن مدفونند.
علیخان قاجار دولو یا علیخان ظهیرالدوله ملقب به صفاعلی (۱۲۴۳ - ۱۳۰۳) سیاستمدار و شخصیت مذهبی ایرانی بود.
او در ۲۹ مرداد ۱۲۴۳ شمسی، مصادف با ۱۲۸۱ هجری قمری، ۱۸۶۴ میلادی متولد شد. تحصیلات مقدماتی را نزد میرشفیعا ادیب و شاعر شیرازی انجام داد. زیرا در آن اوقات به همراه پدرش که مأمور فارس بود در شیراز زندگی میکرد. پدرش محمدناصرخان ظهیرالدولهبود. پس از آنکه پدرش در سال ۱۲۹۴ قمری درگذشت به مناسبت اعتمادی که ناصرالدین شاه به این خاندان یافته بود، علی خان را با همان لقب ظهیرالدوله و با سمت وزیر تشریفات در دربار به خدمت گمارد و مرتبت او را چندان اهمیت گذارد که در ۱۶ سالگی یکی از دختران خود را با نام فروغالدوله به عقد ازدواج او در آورد.او پس از آن در چند ولایت به حکومت رسید. در ۱۳۰۳ هجری قمری از پیروان صفیعلیشاه شد و انجمن اخوت را تأسیس کرد. با شروع جنبش مشروطه به آزادیخواهان پیوست و در رویداد توپ بستن مجلس خانهاش ویران شد. ظهیرالدوله و فروغالدوله دارای سه پسر و چهار دختر از جمله ولیه صفا (فروغالملک، هنرمند، عارف و مشروطهخواه) شدند.
ای مه من ، ای بت چین ، ای صنم لاله رخ و ، زهره جبین ، ای صنم
تا به تو دادم دل و دین ای صنم بر همهکس گشته یقین ای صنم
من ز تو دوری نتوانم دیگر جانم وز تو صبوری نتوانم دیگر
{ بیا حبیبم بیا طبیبم }
....................
هرکه تو را ، دیده زخود ، دل برید رفته زخود ، تا که رخت ، را بدید
تیرغمت ، چون به دل ، من رسید همچو بگفتم ، که همهکس شنید
من ز تو دوری نتوانم دیگر جانم وز تو صبوری نتوانم دیگر
{ بیا حبیبم بیا طبیبم }2
....................
ای نفس ، قدس تو ، احیای من چون تویی امروز مسیحای من
حالت جمعی تو پریشان کنی وای به حال دل شیدای من
من ز تو دوری نتوانم دیگر جانم وز تو صبوری نتوانم دیگر
{ بیا حبیبم بیا طبیبم }